چادر مسافرتی که برنده مشتریان است

«خاستگاه تپوریها تا تشکیل شهربی تبرستان» (PDF). در آذرماه ۱۳۵۷ سران انقلاب با ناصر مقدم رئیس ساواک مذاکره کردند تا مردم آزادانه در راهپیمایی تاسوعا و عاشورای ۱۳۵۷ در ۱۹ و ۲۰ آذرماه شرکت کنند بهشرطیکه شعار مرگ بر شاه ندهند. علیرغم فراخوان مخالفان میانهرو در خودداری از تظاهرات، شمار جمعیت تظاهرکننده زیاد شد و در ۱۶ شهریور در تهران، بیش از نیم میلیون نفر به تظاهرات پرداختند و ضمن سر دادن شعار «حسین سرور ماست، خمینی رهبر ماست» و «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» برای نخستین بار خواستار برقراری حکومت جمهوری اسلامی شدند و خواستهٔ مخالفان میانهرو مبنی بر اجرای قانون مشروطه، تحتالشعاع قرار گرفت. حادثهٔ ۱۷ شهریور که به جمعهٔ سیاه معروف شد تأثیری بسیار نهاد و دریایی از خون بین شاه و مردم پدید آورد. بیشتر سربازان و افسران در شهرهای مختلف، از هدف قراردادن مردم اجتناب ورزیده و به مخالفان میپیوستند. او هرگونه سازش با «سلطنت منفور» را خیانت به اسلام دانست و از مردم خواست تا آن را به «زبالهدان تاریخ» نیفکندهاند، از پای ننشینند.

C on te᠎nt was created with the help of G SA Con te nt ​Gene​rator ​DE​MO!

روز سوم بهمن فرودگاهها برای جلوگیری از ورود خمینی بسته شدند و در ۷ و ۸ بهمن ماه، در جریان اعتراض به بسته شدن فرودگاه چندین نفر کشته شدند. در این درگیریها بنا به اعلام حکومت دو تن و بهگفتهٔ مخالفان هفتاد تن کشته و بیش از پانصد نفر زخمی شدند. ناصرالدین شاه یکی از اولین عکاسان ایرانی بود. گرچه در دوران سلطنت او، بهشمار عناوین روزنامهها افزوده شد (پیشتر تنها روزنامهای که در ایران منتشر میشد کاغذ اخبار بود) اما تمام این روزنامهها دولتی بودند. دوران سلطنت او به دلیل ظهور خوشنویسان بسیار و تجربه شیوههای نو یکی از درخشانترین اعصار خوشنویسی ایران بهشمار میرود. دولت آمریکا در آغاز بحران، تمایلی به تماس با خمینی را نداشت؛ ولی وقتی سرنوشت شاه، قطعی به نظر میرسید، آمریکا بر آن شد که مستقیم با خمینی تماس برقرار کند و از چندوچون نظراتش اطلاعاتی کسب کند. البته از چند هفته قبل از این پیام، هم او و هم همراهانش در پاریس و نیز متحدانش در ایران با مقامات آمریکایی وارد مذاکراتی مفصل شده بودند. هنگامی که روزنامهنگاران اروپایی از او پرسیدند که چه چیز جایگزین رژیم سلطنتی خواهد شد، خمینی برای نخستین بار به جای پاسخ همیشگی خود «حکومت اسلامی»، واژهٔ «جمهوری اسلامی» را به کار برد.

تا جایی که مجله چپگرای لو نوول اوبزرواتور، او را آیت الله آزادیهای مطلق لقب داد. آماردها، تا دوران فرهاد یکم اشکانی، در گسترهٔ آمل مازندران میزیستند و احسان یارشاطر در کتاب تاریخ ایران کمبریج در صفحه ۷۶۶ چاپ ۱۹۸۳، تپوریها قومی خوانده است که در دوران فرهاد یکم اشکانی، از پرثوه (Parthyene) به مناطق مرکزی جنوب دریای خزر (مازندران کنونی و حوالی آن) کوچانده شدند و تپورها با قوم آمارد، در همسایگی غربیشان، درآمیخته شد و با هضم در جوامع آریایی، قومیت کنونی مازندرانی را تشکیل دادند. طبیعی بود که خبرنگاران درباره آن از آقای خمینی سوال کنند. پس از آذر ولاش، این ولایت به گیل بن گیلانشاه گاو باره که از نوادگان جاماسب بن فیروز ساسانی بود سپرده شد. در زمانهایی که پرسنل ارتش برای مأموریت موقت نظیر مانور یا کمک به آسیب دیدگان به نقطهای اعزام میشوند، برای اسکان آنها مجموعهای از چادرها نصب میشود. پس از دو یا سه نسل علویان طبرستان و گیلان از شعارهای عدالتطلبانهٔ نخستین خود عدول کرده و به کنار رانده شدند. اگر موی سر بتراشند یا تن بشویند، موی سر و تن و چهرهشان سفید میشود و میریزد. فردای آنروز ۱۰٬۰۰۰ تن از بستگان قربانیان که در مراسم تشییع گرد هم آمده بودند، ساواک را مسئول این حادثه دانسته و شعارهای تندی علیه حکومت چادر فنری مسافرتی سر دادند.

رژیم برای رویارویی با این بحران، نخست با ایجاد کمیتهٔ مخفی انتقام توسط ساواک، به فرستادن نامههای تهدیدآمیز و حتی بمبگذاری در دفاتر برخی روشنفکران و حقوقدانانی که نامههای اعتراضی نگاشته بودند - از جمله سنجابی، فروهر، بازرگان و عبدالکریم لاهیجی - اقدام کرد. شریعتمداری نیز در مصاحبهای نادر با خبرنگاران خارجی، از حکومت گلایه کرد و رفتار پلیس و حکومت با روحانیون را توهینآمیز خواند. حزب رستاخیز هم گروهی متشکل از افراد پلیس با لباس غیرنظامی به نام «نیروی پایداری» تشکیل داد تا به گردهماییهای سازمانیافتهٔ گروههای دانشجویی، کانون نویسندگان و جبههٔ ملی حمله کند. شیخ هارون در آذرماه ۱۳۹۳ (دسامبر ۲۰۱۴)، در جریان حادثه گروگانگیری سیدنی ۲۰۱۴ پس از گروگانگیری چند شهروند استرالیایی در شهر سیدنی به دست پلیس کشته شد. روز بعد خمینی خواستار تظاهرات بیشتر شد و به شهر قم و آنان که «روحانیت مترقی» نامید، به خاطر ایستادگی در برابر حکومت تبریک گفت و شاه را به همکاری با آمریکا برای نابودی ایران متهم کرد. برخی از اعضای این شورا بهویژه آنها که در نهضت آزادی عضویت داشتند، با سفارت آمریکا در ایران در تماس بودند و در همسو کردن دولت آمریکا با اهداف خمینی، نقش کلیدی بازی کردند. میرزا شفیع مازندرانی ملقب به اعتمادالدوله یکی از متعمدان مازندرانی آغامحمدخان قاجار بوده که در فرماندهی و جذب قوا در مازندران برای ارتش آغامحمدخان قاجار کمکهای شایانی کرد و در نهایت به صدارت اعظمی قاجار رسید.