آیا این اشتباهات ساده را در بالش بادی مرتکب می شوید؟

یوهان با آگاهی از موفقیتهای لئوپلد موتسارت در این زمینه به همراه پسرش ولفگانگ آمادئوس موتسارت و دخترش ماریا آ

توسط مدیر سایت در 7 اردیبهشت 1402

یوهان با آگاهی از موفقیتهای لئوپلد موتسارت در این زمینه به همراه پسرش ولفگانگ آمادئوس موتسارت و دخترش ماریا آنا موتسارت، کوشش کرد تا پسرش را بهعنوان یک کودک نابغه معرفی کند، چنانکه ادعا میکرد بتهوون در اولین اجرای عمومیاش در مارس ۱۷۷۸ (هنگامی که نامش روی پوسترهای این اجرا قرار گرفت)، تنها شش سال داشت. محیط خانوادگی فان برونینگ آرامبخشتر از خانهٔ خودش بود، که بهطور فزایندهای زوالِ رفتاری و اخلاقی پدرش در آن حاکم بود. ترز نیز عکسی به یادگار از خودش به بتهوون اهدا کرده بود و روی آن نوشته بود: «به نابغهٔ بیمانند، به هنرمند بزرگ، به انسان خوب». مادر بتهوون بر اثر بیماری سِل درگذشت، بتهوون خودش این حدس را زده بود که مادرش مسلول است و این مشکل او را عذاب میداد، پس از آن وی در نامهای رنج و غمش را از این دو موضوع بیان کردهاست. ممکن است اختلاف طبقاتی یا فقر مالی بتهوون باشد، یا رفتار و بیماری او که از مردم دوری میجست، ترز را تحت تأثیر قرار داده و او را از این ازدواج فروش بالش بادی مأیوس کرده باشد. در مورد علت مرگ وی اختلافنظر وجود دارد: سیروز، سیفلیس، هپاتیت آ، مسمومیت سرب، سارکوئیدوز و بیماری ویپل، همه پیشنهاد شدهاند.

ولی او در عوض تصمیم گرفت که در وین بماند و آموزش خود را در کنار یوهان آلبرشتسبرگر و سایر معلمان ادامه دهد. اشرافزادگان با دیدن بتهوون کنار میروند و راه را برای عبور او باز کرده و به وی ادای احترام میکنند. مشهلس میگوید: «تبسمی قشنگ داشت و به هنگام صحبت اغلب لحنی گرم و تشویقآمیز داشت اما خندهاش ناخوشایند، شدید و کوتاه بود و به صورتش حالتی عجیب و خاص میداد.» هنگامی که ایدهای به او الهام میشد حالتِ صورتش تغییر میکرد و در این حالت اگر در حال عبور از کوچه و خیابان بود، به دیگران طعنه میزد. او از سال ۱۷۹۰ تا ۱۷۹۲، تعدادی اثر (که هیچکدام در آن زمان منتشر نشده بودند) تألیف کرد که نشاندهندهٔ دامنه و بلوغِ رو به رشد بتهوون است. نیفه آهنگسازی را به او آموخت و تا مارس ۱۷۸۳ به او کمک کرد تا اولین اثر خود را با نامِ «واریاسیونها روی ساز شستیدار» وو ۶۳، نوشته و منتشر کند. نهایتاً بر اساس یک نوشته شبیه وصیتنامه از کاسپار (که دیر بهدست آمده بود)، باعث شد تا سرپرستی کاسپار را به صورت مشترک به وی و یوهانا بدهند. بهنظر برامس، این کانتاتها بهطور مشخصی نمایانگر سبکِ بتهوون بودند و بهعنوان یک پیامِ روشن، موسیقی او را از سنت کلاسیک متمایز میکرد.

در حالی که بتهوون موفق شد خواهر و برادرش را در فوریه ۱۸۱۶ از حضانت خارج کند، پروندهٔ برادرزادهاش تا سال ۱۸۲۰ بهطور کامل حل نشده بود، و او غالباً به دنبال دادخواهی و دیدار با کارل، ابتدا در یک مدرسهٔ غیرانتفاعی و سپس در بهزیستی بود. در هر صورت تا این زمان باید برای کارفرمای او روشن شده باشد که بن نیز مانند اکتبر ۱۷۹۴، توسط فرانسویها سقوط خواهد کرد، و بهطور یقین برای بتهوون که هیچگونه دستمزدی دریافت نمیکرد، ضرورت و الزامی برای بازگشت نبود. با عزیمت هایدن به انگلستان در سال ۱۷۹۴، انتظار میرفت انتخاب بتهوون، بازگشت به خانهٔ خود در بن باشد. او تحت نظرِ هایدن آموزش دید و تلاش کرد بر کنترپوان مسلط شود. از آن جمله، با تکرار تغییراتی که در وین توسط برادرش یوزف دوم انجام شده بود، اصلاحاتی را مبتنی بر فلسفه روشنگری انجام داد و به افزایش حمایت از آموزش و هنر پرداخت. Th is conte nt has been wri​tten with  GS A Co nten t Genera᠎tor  DEMO !

علاوه بر این، او در آنجا با انواع اپرا از جمله سه اپرای موتسارت که در این دوره توسط ارکستر دربار اجرا میشدند، آشنا شد. آثار دورهٔ میانی شامل شش سمفونی (شماره ۳ تا ۸)، دو کنسرتو پیانوی آخرین، تریپل کنسرتو، کنسرتو ویولن، پنج کوارتت زهی (شماره ۷ تا ۱۱)، چندین سونات پیانو از جمله سونات پیانو شماره ۲۱، شماره ۲۳، سونات ویولن شماره ۹ و تنها اپرایش به نام فیدلیو است. وی همچنین «سپتت، اپوس ۲۰» خود را در سال ۱۷۹۹ بهپایان برد که یکی از آثار محبوبِ او در طول عمرش بود. بتهوون غالباً با خانوادهٔ فان برونینگ، رفتوآمد داشت و در خانهٔ آنها به برخی از کودکان، پیانو آموزش میداد. آهنگساز لویی اشپور، آنها را «غیرقابل کشف» و «وحشتِ اصلاح نشدنی» نامید. ناشیگری بتهوون در رفتار با زنان، ارتباط او را با آنها بسیار مشکل میساخت؛ اغلب به دام عشق زنانی میافتاد که ازدواج با آنها برای او محال بود. بتهوون پس از ۱۸۱۵، بیشتر به فروش حقِ تألیف آثارِ خود و مقدار اندکی مستمری، متکی بود. این تنها مؤسسه در نوع خود در آمریکای شمالی است و بزرگترین مجموعه آثار و یادگاریهای بتهوون را در خارج از اروپا در اختیار دارد. بتهوون طی سالهای بعدی، به احساسات گستردهٔ افکار عمومی در وین، مبنی بر اینکه او جانشین موتسارت است، با مطالعه روی کارهای آن استاد و نوشتن آثار با طعم کاملاً مشخصِ موتسارتی، به این تشویقها پاسخ مثبت داد.

آخرین مطالب